رادی من

نگراني از آينده

تلويزيون اخبار مربوط به فاجعه تروريستي لبنان رو پخش مي‌كرد، رادي دست از مشق نوشتن برداشته و تمام حواسشو به اخبار سپرده بود. به رادي گفتم: مشقاتو بنويس مامان، اين اخبار مربوط به ما نيست. جواب داد: " من بايد از آينده زندگيم با خبر بشم، شايد شما به خاطر اين كه منو شاد كنين همه حقيقتو بهم نگين"     ...
11 دی 1392

گپ و گفت رادي با مامان

عصر جمعه بود و مامان با رادي بهترين لحظه ها رو سپري مي‌كرد. رادي:   مامان من عاشق خونه مون هستم ، خيلي خيلي خونه مون رو دوست دارم و نمي‌خوام هيچ وقت تركش كنم. مامان: ما كه قرار نيست اين خونه رو ترك كنيم، اگر هم كهنه و كثيف بشه درستش مي‌كنيم. رادي: آره بازسازيش مي‌كنيم. مامان: فقط وقتي بزرگ شدي و ازدواج كردي، فكر مي‌كني بازم تو اين خونه جاتون بشه؟ رادي: نه ، ديگه اونوقت بايد براي خودم يه خونه بگيرم. مامان: ولي من دلم برات تنگ ميشه، قول بده اگه تونستي يه وقتايي بهم سر بزني. رادي: حتما، با كمال ميل، من هر روز با هليكوپترم ميام و بهتون سرمي‌زنم (لازمه بگم كه رادي خودشو در آينده ك...
25 آذر 1392

دردسرهاي بزرگ منشي

حدود يك ماه پيش، روز بعد از تعطيلات تاسوعا و عاشورا، وقتي به خونه برگشتم رادي گفت : "مامان امروز بايد شله زرد درست كنين" پرسيدم چرا؟ گفت: "چون به آقا سرويسمون(منظور راننده سرويس مدرسه شونه) قول دادم براشون شله زرد ببرم. " گفتم: "چه طور شد كه همچين قولي دادي؟!" جواب داد: آخه دو تا هم‌سرويسي ديگه مون براي آقا نذري آورده بودن ولي ما هيچ چي نبرده بودين" به رادي گفتم : " اين يه بار رو چون وعده كردي من برات شله زرد درست مي‌كنم ولي از اين به بعد بدون هماهنگي با من از اين قول ها نده" رادي قول مردونه داد و قضيه تموم شد. طفلكي خيلي استرس داشت كه يه وقت من قبول نكنم و پيش هم سرويسي هاش ضايع بشه. خلاصه شله زرد رو آماده كرديم و ...
24 آذر 1392

بد يا عالي؟!

چند روز پيش رادي تو هال مشغول نوشتن تكاليفش بود و من هم تو آشپزخونه مشغول كار بودم. صدام كرد و گفت : " شما مامان خوبي نيستين."  منم با اين فكر كه حتما از اعمال انظباط براي انجام تكاليفش ازم ناراحته، گفتم: "چرا؟" با شيريني معصومانه‌اي جواب داد: "آخه شما عالي هستين!"   ...
19 آذر 1392

واحد طول جديد

رادي عاشق لگو بازيه و اگه امكانشو داشته باشه از 24 ساعت شبانه روز 48 ساعتشو با لگو سر مي‌كنه. چند روز پيش بعد از ساعت‌ها كوشش و تلاش صدام كرد تا از كار جديدش رونمايي كنه.  رادي: مامان! نگاه كنين اتوبان طبقاتي صدر رو شبيه سازي كردم، طولشم 11 لگو كيلومتره!  ظاهرا بايد تو واحداي اندازه گيري سيستم متريك SI تجديد نظر بشه! ...
19 آذر 1392

وسواس كمالگرايي

رادي تو هر كاري وسواس زيادي داره و مي‌خواد اونو به بهترين حالت ممكن انجام بده. همين موضوع باعث مي‌شه كه انجام تكاليفش طول بكشه چون مي‌خواد بسيار خوش خط باشه و رنگ‌آميزي‌هاش حتي يك سرسوزن جاي سفيد يا كم‌رنگ نداشته باشه. خانم معلم رادي ازشون خواستن كه تو نوشتن مشق‌ها حتي‌الامكان از پاك‌كن استفاده نكنن ولي براي رادي با اين همه وسواس اين موضوع قابل قبول نيست و هر روز سر اين قضيه با هم داستاني داريم. ديروز كه براي چندمين بار مي‌خواست از پاك‌كن استفاده كنه و من اجازه ندادم، با ناراحتي گفت: "خانم معلم به ما اجازه نمي‌دن از پاك كن استفاده كنيم ولي اگه تخته پاك&zwn...
29 آبان 1392

كادوي تولد مامان

چند وقت پيش تولد مامان رادي بود. رادي به مامانش يك بسته بهار نارنج خشك و يك بطري عرق بيد مشك هديه داد. عاااااشق اين روحيه پاك و طبيعت دوستتم كه: هديه هاتم مثل خودت بي آلايش و لطيف و دلنشينه.  ...
8 آبان 1392

اصلاح بعضي شعارها

مشغول خوردن شام بوديم ، اخبار سراسري به نقل از خطيب نماز جمعه اعلام مي‌كرد كه شعار مرگ بر آمريكا تا ... وقت بايد ادامه پيدا كند. رادي پرسيد : " مامان مرگ بر آمريكا يعني چه؟ يعني يه كشور بميره؟! مگه جون داره  كه بميره؟ " مستاصل بودم ، نمي‌دونستم چه جوابي بدم. دوباره گفت:  " نكنه منظورشون اينه كه مردم آمريكا بميرن؟ اين كه خيييلي بده! "  همچنان مستاصل، سعي در پيچوندن موضوع داشتم كه با شيطنت ادامه داد: " بهتره به جاي مرگ بر آمريكا بگن مرگ در آمريكا ، اين جوري يعني يه وقتايي در آمريكا بعضي ها مي‌ميرن مثل همه جاي دنيا" ...
8 آبان 1392

فرآيند ازدواج

سعادتي دست داد و براي عيد قربان زائر امام رضا شديم. در راه مشهد رادي به خاله مجردش گفت: " خاله شما بهتره يك دكتر خوب پيدا كنين و باهاشون آشنا بشين، يه 3 ماهي با هم رفت و آمد كنين، بعد وقتي خوب همديگر رو شناختين با هم ازدواج كنين." يكي بگه آخه اين نيم وجبي فرآيند ازدواجو چي جوري كشف كرده؟ دريغ از يك كلمه صحبت در اين باره در حضور رادي يا ديده شدن فيلم‌هايي با اين مضامين تو خونه ما! جالبه كه شغل همسر آينده خاله شو هم انتخاب كرده: دكتر! ...
8 آبان 1392

طول مدت رهبري

امروز رادي از من پرسيد: مامان شغل رهبري چند ساله است؟ جواب دادم: زمان مشخصي نداره، از وقتي كه رهبر مي‌شن تا وقتي كه از دنيا برن ادامه داره. با شوخي و تعجب گفت: جانم؟! يعني تا اون وقت اسمشون بعد از ا...اكبر مياد؟! ...
22 مهر 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رادی من می باشد